امروز میتونستیم یه دیدارِ دیگه رو رقم بزنیم و تو نیومدی . امروز میتونست چهارمین دفعه ای باشه که همو میبینیم ، میشد بعد از یکماه دیداری تازه کنیم که تو نیومدی . اما اگر قراره الان نیای و به جاش حوالیِ روزِ تولدم بیای ، من راضی‌ام به این ندیدن . که میدونم اونموقع هم بهانه کم نمیاری برای نیومدنت . مثلِ همین دفعه و امتحاناتت . دلم برای زیر چشمی پاییدنامون تنگ شده لاکردار ! واسه اون چشای خوشرنگت ، اون تیپی که به معرکه ترین شکل ممکن جذاب‌ترینت میکنه و از زل زدن بهت ، وقتی اون بالا وایمیسی سیر نمیشم! د لامصب خب دلمون تنگه میپوسیم از این همه ندیدنت و سرگردونی و سردرگمی .

+ ای که دستت می‌رسد ، معشوقه ی ما خیلی خره ، خودت یه کاریش بکن!


+ یکی یکی بود که زیبا بود

یکی یکی بود که تنها بود

اون که بود زیبا ، به فکرِ اون که بود تنها نبود و

این کارش زیبا نبود و   زیبا بود .

یادت افتادم

یادت افتادم

دوباره چشمات اومده یادم

دوباره چشمات اومده یادم


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها